قال علی علیه السلام: «صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً. تِجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ يَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ. أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا، وَأَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا».[۱]
یکی دیگر از مسائل سیر و سلوکی در خطبه متقین امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برای سالکان این است که میفرمایند: «پرهیزکاران و سالکان، ایام کوتاهی را در این دنیا صبر میکنند که پشت سر این صبر، آسایش طولانی آخرت را درک کنند و این تجارت سودمندی است که خدایشان برای آنها میسر کرده است». این مطلب، صبر و شکیبایی انسانهای سالک و با تقوا را میرساند. سالک باید صبور باشد. باید صبورِ شکور باشد. علاوه بر اینکه صابر است، انسان باید در سیر عبادت و عبودیت، صبر بر طاعت کند و در برابر وسوسههای شیطان و در مقابل جلوههای گناه باید صبر کند. صبر در مقابل معصیت، پیشنیاز صبرهای دیگر است. اگر صبر بر معصیت نداشته باشد، نمیتواند صبر بر طاعت و مصیبت داشته باشد. انسانهای مؤمن و با تقوا صبور هستند. صبورِ شاکر هستند. حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در کلمات قصار میفرمایند: «وَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ، فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الإيمَانِ كَالرَّأسِ مِنَ الْجَسَدِ».[۲] نسبت صبر به ایمان، نسبت سر به بدن است. حالت فرماندهی دارد. سالک باید صبور باشد. امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند: «الْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَكَارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمَكَارِهِ فِي الدُّنْيَا دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَةٌ بِاللَّذَّاتِ وَ الشَّهَوَاتِ فَمَنْ أَعْطَى نَفْسَهُ لَذَّتَهَا وَ شَهْوَتَهَا دَخَلَ النَّارَ».[۳] نعوذ بالله! بهشت، محفوف به مکاره است. ورود به بهشت، مترتب بر صبر است. بهشت محفوف به مکاره و صبر است. کسی که شکیبایی کند، به نتیجه میرسد. ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ﴾.[۴] انسانهای سالک به تجارتی میرسند که خدا برای آنها مقدر کرده است و هیچ گاه کساد ندارد. به جایی میرسند که سلام باریتعالی را به خود اختصاص میدهند. ﴿سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ﴾.[۵] سوره مبارکه رعد.
خود سیر و سلوک خیلی نیاز به صبر دارد. جناب ملاحسینقلی همدانی رحمهالله در چلهای نتیجه نگرفت. شکایت خودش را به مولا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برد. خواست برود شکایت کند، دید کبوتری آمد، دانه گندمی برداشت و افتاد. چند بار آمد، تا دانه را برد. کبوتر، معلم جناب ملاحسینقلی همدانی شد؛ چنان که کلاغ، معلم فرزند آدم شد. از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) عذرخواهی کرد. با خودش گفت: «من از کبوتر کمتر نیستم. من برای آخرتم تلاش نکنم، ولی کبوتر برای دنیا تلاش میکند». آمد و دوباره شروع کرد.
﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ﴾.[۶] خوشا آن سالک که دیگران را هم با خود ببرد. «علیکم بالصبر». با صبر میشود دیگران را هم راهنمایی کرد. فرمایشهای حضرت در این خطبه، ترتیب منطقی خوبی دارد. باید برای این ترتیب منطقی برنامهریزی کنیم. صبر را به خاطر فدا نشدن برای دنیا مطرح میکنند. اگر صبر نباشد، انسان شکار دنیا میشود. رهزن خیلی از سالکان و بسیاری از مدعیان سلوک، زرق و برق دنیا است. توجه به امور دنیا رهزن میشود و انسان را گرفتار میکند. باید برنامهریزی داشته باشیم که دنیا زده نشویم. از صبر بر معصیت، تا صبر بر طاعت و صبر بر مصیبت. تحمل کردن مصائب، آسان است. ذکر «لاحولولاقوةإلابالله» و ذکر ﴿إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ﴾،[۷] به انسان صبوری میدهد و تحمل را بالا میبرد. رزقنااللهإیاناوإیاکم.
[۱] نهج البلاغة، الدشتي، محمد، ج۱، ص۲۰۴، خطبه ۱۹۳٫
[۲] نهج البلاغة، الدشتي، محمد، ج۱، ص۳۲۹، حکمت ۸۲٫
[۳] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج۲، ص۸۹ و ۹۰٫
[۴] سوره فاطر، آيه ۲۹٫
[۵] سوره رعد، آيه ۲۴٫
[۶] سوره هود، آيه ۱۱۲٫
[۷] سوره بقره، آيه ۱۵۶٫