حدیث امروز در محضر رسول مکرم صلیاللهعلیهوآله هستیم. ماه شعبان و ماه رسالت است. الحمدلله از منبع فیض حضرت بهرهمندیم. فرازی از خطبه حضرت رسول مکرم صلیاللهعلیهوآله است. ناقل، ابوهریرة است. این روایت در بحار است:
عن أبي هريرة قال: سمعت رسول الله صلى الله عليه وآله يقول في خطبته:
«أيها الناس إن العبد لا يكتب من المسلمين حتى يسلم الناس من يده ولسانه، ولا ينال درجة المؤمنين حتى يأمن أخوه بوائقه وجاره بوادره و لا یعد من المتقین حتی يدع ما لا بأس به حذارا عما به البأس. إنه من خاف البيات أدلج ».[۱]
مسلمان حقیقی
حضرت، فرق بین مسلمان و مؤمن و متقی بیان فرمودند. تعبیر انشاء خطبه حضرت این گونه است که بنده از مسلمانان به حساب نمیآید، مگر اینکه مردم از دست و زباش در امان باشند؛ «المسلم من سلم الناس من یده و لسانه»؛[۲] با زبانش، غیبت و تهمت نزند و با دستش، آلوده به حرام نشود و به اموال مردم دست نزند. اگر این چنین باشید، میشود به او مسلمان گفت.
مؤمن حقیقی
صحبت درجه شد و بالاتر آمد. این شخص به درجه مؤمنین نمیرسد، تا ایمن کند برادر دینیاش را از شر و آزارش. «بوائق»، جمع «بائقه»، یعنی بدیها و زشتیها؛ «بوادر، جمع «بادره» است، یعنی خشونتها و تندیها. برای همسایه نباید خشونت کرد و برای برادر مؤمن نباید آزار کرد. اگر اذیت و آزار و ناراحتیای نبود، جزو انسانهای مؤمن میشود. اگر میخواهی سیر و سلوک داشته باشی، نه بِرَنج و نه بِرَنجان. رنجاندن را میشود تحمل کند، ولی نرنجد خیلی سخت است. از آن سالک دیگر پرسیدند سیر و سلوک شما در چیست؟ گفت: واجبات را انجام دهید و محرمات را ترک کنید.
متقی حقیقی
بخش سوم روایت این است که انسان از متقین شمرده نمیشود، مگر اینکه چیزهایی که بأسی به آن نیست، رها کند، در مقابل آن که بأسی دارد. آن که بأسی در آن نیست، یعنی شبهات را ترک کند.
کسی که متقی و اهل پرهیز است، از امور مشتبه هم پرهیز میکند، تا خدای نخواسته در محرمات واقع نشود. ترک آن چیزی میکند که اشکال ندارد، تا به آن چه اشکال دارد، نرسد.
در نهایت حضرت فرمودند: «إنه من خاف البیات، أدلج»؛ اگر کسی نگران این باشد خواب بماند، راه این است که شبانه حرکت کند. در قدیم، شبها برای استراحت، توقف میکردند؛ برخی برای ترس از خوابماندن، شبانه میرفتند.
آن که نگران نماز شبش هست، باید برنامهریزی کند خواب نماند. قافله سیر و سلوکیان بروند و او عقب بماند. این نکته آخر که میخواهیم متقی باشیم، مهم است ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا﴾.[۳] آنچه انسان را خیلی زود از سیر و سلوک عقب میاندازد، این است که انسان مواظب حرفهایش نباشد، حتی شوخیها. درست است که ادخال سرور مهم است، ولی مواظب باشیم.
در روایتی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مسند احمد بن حنبل آمده است: گاهی انسان سخنی میگوید که اطرافیان خود را بخنداند، ولی به اندازه ثریا از سیر و سلوک دور میشود.
«إنَّ الرَّجُلَ لَيَتَكَلَّمُ بِالْكَلِمَةِ يُضْحِكُ بِهَا جُلَسَاءَهُ، يَهْوِي بِهَا مِنْ أَبْعَدِ مِنَ الثُّرَيَّا».[۴]
باید مراقب حرکات خود باشیم. «کل مکروه جایز»، «کل مشکوک جایز»، «کل مظنون جایز»، درست است، ولی این فقهی است. در سیر و سلوک، جایز و مشکوک را هم باید ترک کرد؛ مقدمه و پیشنیاز را باید ترک کرد، تا مرتکب حرام نشویم. انشاءالله خدا توفیق دهد که جزو متقین باشیم.
[۱] بحار الأنوار – ط دارالاحیاء التراث، العلامة المجلسي، ج۷۴، ص۱۷۸٫
[۲] معاني الأخبار، الشيخ الصدوق، ج۱، ص۲۳۹٫
[۳] سوره فرقان، آيه ۷۴٫